چکیده
پیشینه و اهداف: چکیده حوزه تعلیم و تربیت همواره با چالشها و تصمیمگیریهایی در خصوص تناسب با موقعیت مواجه است. در دوران معاصر، برنامه درسی و تعلیم و تربیت توجه برخی از متفکران را به خود جلب کرده و آنها بر روی ارتباط میان عمل و نظر تمرکز کردهاند. گفتگو در حوزههای مختلف علوم انسانی میتواند به غنای ادبیات این زمینه بیافزاید. مقاله حاضر از دیدگاه هانا آرنت در زمینه اندیشه سیاسی و جوزف شواب در زمینه تعلیم و تربیت، بر روی تحقیق در زمینه پردازش ارتباط نظر و عمل تمرکز دارد.
روشها: این تحقیق از رویکرد تحلیل فلسفی کومبز و دنیلز برای پاسخ به سوالات پژوهش استفاده کرده است. یافتهها: تحقیق حاضر نشان میدهد که با وجود تفاوت در مبانی مفهومی آرنت و شواب، تمایز مفهومی در زمینه نظر و عمل به صورت عام و خصوصی در حوزه تعلیم و تربیت و برنامه درسی وجود دارد. آنها این تمایز را موجب ناکارآمدی یا بیگانگی از زندگی یا جامعه میدانند. نتیجهگیری: در رویکرد شواب، راهحلها برای مواجهه با این تفاوت از طریق دیالکتیک نظر و عمل با استفاده از مفهوم پرواز پیشنهاد شده است. اما در دیدگاه آرنت، تمرکز بر تمایز تفکر از عمل به منظور بهبود عملکرد آن و نادیده گرفتن عمل نهایی مورد تأکید قرار گرفته و اصطلاح پرواز به عنوان نشانهای از اشتراک حداقلی در این دو دیدگاه معرفی میشود.
کلیدواژهها